چرا به ناستر نیاز داریم

چرا ناستر و ایده اصلی تمرکز زدایی از اینترنت مفهوم مهمی است.

## آیا واقعا به پروتکل انتشار دیگری نیاز داریم؟ انتشار در اینترنت اساسا معیوب است. آنچه به عنوان شبکه ای باز از صفحات ساخته افراد آغاز شد، به انحصار و کنترل معدودی از قویترین شرکت های جهان منجر شده است. این شرکت ها، اغلب به روش هایی که حتی خودشان نمی فهمند، هر آنچه می خوانیم، هرکسی با او حرف می زنیم، و هر ایده ای که در فرهنگمان مورد استقبال قرار می گیرد کنترل می کنند. هدف گیری " درگیر کردن" عوارض منفی زیادی برای جامعه داشته است.

وقت آن است که اینترنت به ریشه های باز و نامتمرکز خود برگردد. وقت آن است که کنترل اطلاعاتی که هضم می کنیم، و چگونگی آن را پس بگیریم. وقت آن است که جوامعی سازنده تر و با فکربازتر در اینترنت بسازیم.

ناستر این را ممکن می کند.

آنچه ناستر ممکن می سازد

  • فرمت ساده و انعطاف پذیر رویداد انتشار هر نوع محتوایی را ممکن می کند: یادداشت های شبکه های اجتماعی، محتوای طولانی، رسانه غنی، بازرگانی اینترنتی و غیره.

  • قابلیت بررسی و تایید اینکه یادداشت ها از کابری خاص صادر شده اند. این به مقابله با اسپم و بات ها کمک می کند.

  • کاربران می توانند به رله های زیادی وصل شوند و رله های خود را راه بیاندازند. این سانسور ایده ها و افراد را سخت می کند.

  • در تجمیع با لایتنینگ، ناستر مدل کسب و کار جدیدی ارزش برای ارزش را ممکن می کند که قابلیت این را دارد که منصفانه تر باشد.

وضع موجود

رسانه های جریان اصلی

  1. از توجه شما برای فروش تبلیغات استفاده می کنند
  2. از عنوان های مبالغه آمیز برای تله کلیک استفاده می کنند
  3. بر خشم و منفی بافی تمرکز می کنند (به مورد یک مراجعه شود)
  4. مدل های کسب و کار قدیمی و رو به زوال، در تلاش برای رقابت با رسانه های اجتماعی ابرتکنولوژی ها ناچاری می آفرینند.

رسانه های اجتماعی ابرتکنولوژی

  1. از توجه شما برای فروش تبلیغات استفاده می کنند
  2. از تکنیک های عجیب برای عادت دادن به شما استفاده میکنند (به مورد یک مراجعه شود)
  3. بر اساس الگوریتم هایی مخفی که نمی توانید وارسی کنید یا تغییر دهید، تصمیم می گیرند چه محتوایی به شما نشان دهند
  4. بر اینکه چه کسی می تواند مشارکت کند و چه کسی سانسور شود کنترل کامل دارند
  5. توسط بات ها و اسپم تسخیر شده اند

مستودن (دیگر پلتفرم رسانه اجتماعی فدرالی)

  1. هویت کاربران به نام دامنه متصل است که توسط شخص ثالث کنترل می شود.
  2. این اشخاص ثالث می توانند شما را ممنوع کنند، درست مانند پلتفرم های رسانه اجتماعی متمرکز. مالکان سرورها هم می توانند سرورهای دیگر را مسدود کنند.
  3. جابجایی بین سرورها مشکل است و فقط درصورت همکاری سرور انجام پذیر است.
  4. انگیزه شفافی برای راه اندازی سرور وجود ندارد، بنابراین اغلب توسط افراد علاقه مند که می خواهند نامشان به دامنه ای جالب ضمیمه باشد راه اندازی می گردند. به همین دلیل، کاربران تحت استبداد یک فرد هستند که غالبا از استبداد شرکتی بزرگ مانند توییتر بدتر است.
  5. از آنجا که معمولا سرورها توسط مبتدیان اداره می شوند، اغلب رها می گردند. این بطور موثری تمام کسانی که از طریق آن سرور ثبت نام کرده اند را مردود می کند.
  6. مشکلات بزرگی از داده های تکراری در سراسر سرورها وجود دارد.